خلاقیت

  پیش فرضهای موجود در زمینه تعلیم و تربیت در مورد خلاقیت ، عبارتند از:

1-همه انسانها دارای درجات مختلفی از خلاقیت هستند. محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت ، فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند .

2-خلاقیت ذاتی و اکتسابی است و می توان آن را پرورش داد . با بکار گیری روش های درست پرورش خلاقیت ، دانش آموزان در سطوح مختلف ، هنر، علم ، خلاقیت و ... را یاد می گیرند .

3-مبنای پرورش قوه خلاقیت ، تخیلات می باشد . برخی از مربیان ، تخیلی بودن دانش آموزان را امر مضری می دانند . در صورتی که تأثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد.
 

 

  خلاقیت

خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، ایده ها ، افکار نو و بدیع، متفاوت نگریستن به امور ، عبور از مرز دانسته های محدود به حیطه نادانسته های نامحدود ، کشف و ابداع راه حل های جدید برای یک مسأله است. خلاقیت ، تشخیص و بیان مسأله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است .  

 

 

  ویژگیهای دانش آموزان خلاق ، عبارتند از :

1-دوری از عرف و عادات معمول جامعه و روی آوری به راههای دیگر .

2-آنها از ابراز وجود و عقیده مخالف با دیگران یا نرمهای جامعه هراسی ندارند.

3-از تحقیر و تمسخر دیگران در برابر ایده های خود ، ترس ندارند .

4-علاقمند به ابراز عقیده و خلق ایده های نو هستند .

5-روح پرسشگر و کنجکاوی دارند .

6-به راههای پذیرفته شده و مقبول اکتفا نمی کنند .

7-دارای هوش سرشاری می باشند ، چون یکی از ضروریات خلاقیت، هوش است ، ولی افراد با هوش ، لزوماً خلاق نیستند .

8-تابع و دنباله روی دیگران نیستند و به طور مستقل عمل می کنند .

هوش افراد نابغه ، بالاتر از 140 است در حالی که بر اساس تحقیقات انجام شده ، افراد خلاق ، بهره هوشی بین ٩٧ و ١٢٦ دارند . لزوماً همه خلاق ها، نابغه و سرشار از هوش نیستند .
 

 

  انواع تفکر
تفکر را می توان به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم نمود

تفکر واگرا به معنای ارائه راه حلهای جدید در حل مسأله است . در تفکر واگرا ، خلاقیت مطرح است .

تفکر همگرا به معنای ارائه راه حلهای قدیمی در برابر یک مسأله است. تفکر همگرا همان تفکر منطقی است .

تفکر همگرا و واگرا با یکدیگر متفاوتند . جهت تفکر همگرا به سمت عرف و عادات جامعه ، راهها و افکار پذیرفته شده است ، ولی تفکر واگرا از عرف و عادات دور می شود و سنت شکن است . در تفکر همگرا ، امور، مربوط به هم در نظر گرفته و امور نامربوط کنار گذاشته می شوند ، ولی در تفکر واگرا، بین امور نامربوط ارتباط برقرار می شود .

فردی که دارای تفکر خلاق است ، سعی می کند ، عناصر و اجزاء نامربوط را به هم متصل کند .
 

در تفکر همگرا ، امکان اشتباه نیست و فرد سعی دارد ، از اشتباه پرهیز نماید . در تفکر واگرا و خلاق ، به فرد فرصت اشتباه داده می شود .

برای تفکر منطقی و همگرا ، جهت مشخص است ، اما مسیر خاصی در تفکر وجود ندارد و مقصد مشخص نیست .

در سیستم آموزشی ، این دو نوع تفکر را می توان به صورت موازی و از طریق فعالیتهای مختلف ، پرورش داد و لزوماً ، یکی بر دیگری مقدم نیست. معلم می تواند در یک درس ، تفکر همگرا و منطقی را مطرح کند و در دروس، شرایط و فرصتهای یادگیری دیگر ، از تفکر واگرا استفاده نماید و به دنبال تقدم و تأخر نباشد.
 

 

  روشهای عملی پرورش خلاقیت 

روشهای عملی پرورش خلاقیت عبارتند از :

1-داستانگویی و قصه نویسی : از کودکان بخواهید که داستان ، شرح حال یا انشاء بنویسند.

2-شرح حال نویسی و انشاء نویسی .

3-امور هنری از قبیل نقاشی : برای مثال ، کودک می تواند نقاشی آزاد بکشد و تخیلاتش را روی کاغذ بیاورد .

4-بیان شرح حال و زندگی بزرگان : برای مثال ، ما می توانیم طی فیلمی، نحوه خلاقیت افراد و مشکلات آنها را به نمایش در آوریم .

5-استفاده از روشهای تدریس متنوع : در تدریس موارد مختلف ، هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده نمود ، افکار قالبی را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخها باید در کلاس درس ، آزاد باشند ، نه قالبی و محدود .

6-ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی : به کودکان اجازه دهید که اطلاعات معلم را به طور شخصی کشف نماید .

7-تشویق دستاوردهای خلاق کودکان : در صورت نشان دادن کاردستی، داستان و خلاقیت ، حتماً کودک را تشویق نمایید و اجازه انتقاد سازنده و فرصت رد نظریات علمی را به او بدهید . در زمینه پرورش خلاقیت ، می توان گفت : معلم خوب کسی است که به دانش آموزان فرصت رد نظریات و قوانین علمی پذیرفته شده را بدهد .
 

 

  عوامل خلاقیت
در بحث خلاقیت ، سه عامل مهم مطرح است که عبارتند از :

1-معلم : معلم باید به رشته خود مسلط باشد ، عشق به معلمی و علاقه به رشته تحصیلی نیز در این زمینه بسیار مهم می باشد .

2-دانش آموز : توانایی ، علائق و سبک یادگیری دانش آموز ، بسیار اساسی است . باید به دانش آموز آموخت که به سبک یادگیری مختص به خود آگاه باشد.

3-برنامه درسی : برنامه درسی و ساختار رشته نیز مهم هستند . منظور از ساختار رشته ، این است که به افراد نشان بدهیم ، آن رشته انسجام خاصی دارد ، محتوای رشته و روش شناسی رشته را ارائه بدهیم ، از دانش آموزان بخواهیم که خلاء موجود در رشته را کشف کرده و از این طریق، تخیل آنها را بر انگیزیم .
 

نظرات 1 + ارسال نظر
گیسو سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:51 ب.ظ

ممنون لطفا مطالبی در خصوص امتحانات دانش اموزان بذارید
بازم تشکر

با تشکر از شما
در اینده نزدیک در رابطه با این موضوع مطالبی خواهم گذاشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد