اندوه قلبم را با لذت فراوان معاوضه نمی کنم و نمی گذارم اشک هایم که غم می سازد تا از هر پاره ام روان شود, به قهقهه بدل گردد.
دوست دارم حیاتم اشک و لبخند بماند. اشکی,تا قلبم را بپالاید و به من ادراک رازها و نهان های زندگی را هدیه کند.
لبخندی,تا مرا به پسرانی از نوع من نزدیک کند تا نمادی از بزرگداشت خدایان گردم.
اشکی که مرا از دلشکستگان جدا سازد لبخندی,تا نشان لذت من از حیات باشد.
ترجیح می دهم درمیل و اشتیاق بمیرم تا در خستگی و نومیدی.
می خواهم گرسنگی عشق و زیبایی در اعماق روحم باشد, از آنجا که خوشبخت هایی را دیده ام که ناخشنود ترین ها بوده اند.
و آه آنانی را که در امید واشتیاق بوده اند,شنیده ام واین از زیبا ترین نغمه ها زیباترست.
شب که می شود گل,گلبرگ هایش را جمع می کند اشتیاقش را در آغوش گرفته می آرامد.
هنگامی که پگاه فرا می رسد لبهایش را باز می کند تا بوسه ی خورشید را ملاقات کند. زندگی گل,یک آرزو و تحقق یافتن آن است. یک اشک و یک لبخند. آ بهای دریا بخار می شوند, بالا می روند و با هم ابر را می سازند.
و ابر بر فراز تپه ها و دره ها شناور می شود تا اینکه نسیم آرامی را ملاقات کند, سپس اشکریزان بر مراتع و دشتها می بارد و به نهرها و رودها می پیوندد تا به دریا,خانه ی خویش باز گردد.
حیات ابر یک جدایی و یک پیوند است. یک اشک و یک لبخند. و همانگونه روح هم از روح عظیم جدا می گردد تا به دنیای ماده برود
و مانند ابری از فراز کوههای اندوه و دشت های لذت می گذرد, تا نسیم مرگ را ملاقات کند و بدانجای باز گردد که از آن آ مده بود.
بهتون میاد معلم زحمتکشو فعالی باشید



خداکنه قدر شمارو بدونن
عکسهای خیییییییییلی قشنگی گرفتید امیدوارم همیشه موفق باشید
ممنون از حضور سبزتان

انسان ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی ،
دوست بدار ؛
کاری که خدا با تو می کند ...
ممنون از حضورتان
_______________________________________________$$$$$$$$$
___________________________________________$$$$$$$$$___$$$
_______________________________________$$$$$$$$_____(&_$$$$
__________________________________$$$$$$$$$$____________$$$
_______________________________$$$$$$$$$$$$$$$____••••_____$
____________________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$••••_•••_____$
__________________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$•••••_•____$
________________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$___•••__•_$
________________________$$$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$_$______•$
_______________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$
_____________________$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$
___________________$$$$$$$$_•$$$$$$$$$•$$$$$$$$_$
_________________$$$$$$$_$$•••$$$•$$••$$$$••$_$$$
________________$$$$$$_•••$$••$$•••$$••$$••$_$$$
_______________$$$$$_$•••$$$$•••$$$•••••$$_$$$$$
______________$$$$$_••••••$$•••$$•••••••_$$$$$$
_____________$$$$_••0••••|•••••••••|•••_$$$$$$$
____________$$$_000•••00•••••000•00•_$$$$$$
____________$$_0000••0000•••00•0•_$$$$$$سلامممممممممممم
___________$_0000••00000•0000_$$$$$$$
________••_00000•000•0000_$$$$$$$$من آپم...
______•_00000•0000000_$$$$$$$$$$
______000•00000•_••••$$$$$$$$$$$$$_______
___0000•00•_••••••$$$$$$$$__$$$$$$$$•••••
_000•0_____••••••$$$$$$$_•000_$$$•••_منتظر حضور پرمهرت هستم..
00________•••••$$$$$$$_••00000_$•••_
__________••••$$$$$$$_•••_’’______•••__
_________•••$$$$$$$
________••$$$$$$$$ خدانگهدار...
________$$$$$$$$$
_______$$$$$$$$$
______$$$$$$$$$
_____$$$$$$$$$
____$$$$$$$$
___$$$$$$$$
__$$$$$$$$
_$$$$$$$
$$$$$$$
$$$$$$
برهنگی بیماری عصر ماست! تن ما باید مال کسی باشد که روحش را برای ما عریان ساخته است
استاد دکتر علی شریعتی
سلام و درود
عکسهای خوبی هستن واقعا خاطرات روزهای مدرسه برای ما هم زنده شد. موفق باشید .
سلام ودرود

ممنون از حضور سبزتان
اندوه قلبم را با لذت فراوان معاوضه نمی کنم
و نمی گذارم اشک هایم که غم می سازد
تا از هر پاره ام روان شود, به قهقهه بدل گردد.
دوست دارم حیاتم اشک و لبخند بماند.
اشکی,تا قلبم را بپالاید و به من
ادراک رازها و نهان های زندگی را هدیه کند.
لبخندی,تا مرا به پسرانی از نوع من نزدیک کند
تا نمادی از بزرگداشت خدایان گردم.
اشکی که مرا از دلشکستگان جدا سازد
لبخندی,تا نشان لذت من از حیات باشد.
ترجیح می دهم درمیل و اشتیاق بمیرم
تا در خستگی و نومیدی.
می خواهم گرسنگی عشق و زیبایی
در اعماق روحم باشد,
از آنجا که خوشبخت هایی را دیده ام که ناخشنود ترین ها بوده اند.
و آه آنانی را که در امید واشتیاق بوده اند,شنیده ام
واین از زیبا ترین نغمه ها زیباترست.
شب که می شود گل,گلبرگ هایش را جمع می کند
اشتیاقش را در آغوش گرفته
می آرامد.
هنگامی که پگاه فرا می رسد
لبهایش را باز می کند
تا بوسه ی خورشید را ملاقات کند.
زندگی گل,یک آرزو و تحقق یافتن آن است.
یک اشک و یک لبخند.
آ بهای دریا بخار می شوند,
بالا می روند و با هم ابر را می سازند.
و ابر بر فراز تپه ها و دره ها شناور می شود
تا اینکه نسیم آرامی را ملاقات کند,
سپس اشکریزان بر مراتع و دشتها می بارد
و به نهرها و رودها می پیوندد تا به دریا,خانه ی خویش
باز گردد.
حیات ابر یک جدایی و یک پیوند است.
یک اشک و یک لبخند.
و همانگونه روح هم از روح عظیم
جدا می گردد تا به دنیای ماده برود
و مانند ابری از فراز کوههای اندوه و دشت های لذت
می گذرد, تا نسیم مرگ را ملاقات کند
و بدانجای باز گردد که از آن آ مده بود.
به سوی اقیانوس عشق و زیبایی – به سوی پروردگار
جبران خلیل جبران . . .
سلام خانم جعفری عزیزم . . .
شاد باشید و خوشبخت . . .
سلام


از کامنت زیبایتان ممنون
همچنین شما
درون مـرا هیـچ کـس نمـی توانـد ببینـد ، حتـی نزدیـک تریـن کسـانِ مـن ، تـازه چـه مـی تـوانند بـکنند ؟
در نهـایت احسـاس همـدردی ...