یاد امام

سفر عشق 

بادل تنگ به سوی تو سفر باید کرد 

از سر خویش به بتخانه گذر باید کرد 

پیر ما گفت زمیخانه شفا باید جست 

از شفا جستن هر خانه حذر باید کرد 

آنکه از جلوه رخسارچو ماهت پیش است 

بی گمان معجزه ی شق قمر باید کرد 

گر در میکده را پیر به عشاق گشود 

پس ازآن آرزوی فتح وظفر باید کرد 

گر دل از نشئه می دعوی سرداری داشت 

به خود آیید که احساس خطر باید کرد 

مژده ای دوست که رندی سرخم را بگشود

 باده نوشان ،لب از این مائده تر باید کرد 

در ره جستن آتشکده سر باید باخت 

به جفا کاری او سینه سپر باید کرد 

سر خم باد سلامت که به دیدار رخش

مست ساغر زده را نیز خبر باید کرد 

طره ی گیسوی دلدار به هر کوی ودری است

پس به هر کوی ودر از شوق سفر باید کرد 

شعر از رهبر کبیر انقلاب 

خدایش رحمت کند واورا با پیامبران وائمه اطهار محشور نماید